گیمر جی تی ای



این متن دومین مطلب آزمایشی من است که به زودی آن را حذف خواهم کرد.

زکات علم، نشر آن است. هر

وبلاگ می تواند پایگاهی برای نشر علم و دانش باشد. بهره برداری علمی از وبلاگ ها نقش بسزایی در تولید محتوای مفید فارسی در اینترنت خواهد داشت. انتشار جزوات و متون درسی، یافته های تحقیقی و مقالات علمی از جمله کاربردهای علمی قابل تصور برای ,بلاگ ها است.

همچنین

وبلاگ نویسی یکی از موثرترین شیوه های نوین اطلاع رسانی است و در جهان کم نیستند وبلاگ هایی که با رسانه های رسمی خبری رقابت می کنند. در بعد کسب و کار نیز، روز به روز بر تعداد شرکت هایی که اطلاع رسانی محصولات، خدمات و رویدادهای خود را از طریق

بلاگ انجام می دهند افزوده می شود.


این متن اولین مطلب آزمایشی من است که به زودی آن را حذف خواهم کرد.

مرد خردمند هنر پیشه را، عمر دو بایست در این روزگار، تا به یکی تجربه اندوختن، با دگری تجربه بردن به کار!

اگر همه ما تجربیات مفید خود را در اختیار دیگران قرار دهیم همه خواهند توانست با انتخاب ها و تصمیم های درست تر، استفاده بهتری از وقت و عمر خود داشته باشند.

همچنین گاهی هدف از نوشتن ترویج نظرات و دیدگاه های شخصی نویسنده یا ابراز احساسات و عواطف اوست. برخی هم انتشار نظرات خود را فرصتی برای نقد و ارزیابی آن می دانند. البته بدیهی است کسانی که دیدگاه های خود را در قالب هنر بیان می کنند، تاثیر بیشتری بر محیط پیرامون خود می گذارند.


 طی سالیان زیادی که از انتشار Grand Theft Auto: San Andreas می‌گذرد، این بازی منبع داستان‌های عجیب و غریب و هول‌انگیز زیادی بوده؛ و چه حکایت‌ها که از برخورد بازی‌کنندگان با انواع موجوات بیگانه و ارواح و اشباح و هیولاها در این شهر بزرگ بر سر زبان‌ها نیافتاده است. یکی از این قصه‌ها اما در باب اتومبیل تسخیر شده‌ای است که در جنگل‌های جنوب شهر بازی‌کنندگان را دنبال می‌کند. در این مطلب Zack Zweizen نویسنده نشریه کوتاکو (Kotaku) راز این شبح‌موبیل» را برملا می‌کند.

سال ۲۰۰۵ یک سالی از انتشار بازی GTA: San Andreas می‌گذشت، و من –  که تقریبا پانزده ساله بودم – هر هفته ساعت‌های مدید خود را سرگرم این بازی می‌یافتم. طی یکی از همین جلسات بازی بود که تجربه‌ای عجیب و مرموز از مواجهه با یک ماشین قدیمی را در جنگلی تاریک از سر گذراندم.

یک آخر هفته در سال ۲۰۰۵، من مشغول بازی سن آندریاس، و در بخش جنوبی نقشه بودم. منطقه‌ای که در آن تا چشم کار می‌کند چیزی نیست جز درخت و صخره. ناگهان متوجه ماشینی شدم که از بالای تپه به سمت دره در حال راندن بود. ماشینی قدیمی و درب و داغان که رنگ قرمز آن در میان درختان جنگلِ تاریک توی چشم می‌زد. به سمت ماشین دویدم تا ببینم که چه خبر است. در کمال شگفتی ماشین را خالی و رها شده یافتم. من که کمی ترسیده بودم، با سرعت منطقه را ترک کردم. آنچه در آن زمان نمی‌دانستم این بود که به پست یک ماشین تسخیر شده خورده بودم. ماشینی که به شبح‌موبیل» معروف بود؛ افسانه‌ای محبوب در میان طرفداران سن آندریاس.

خیلی زود پس از انتشار بازی، بازی‌کنندگان شروع کردند به گزارش ماشین‌های عجیبی که در جنگل جنوب شهر پیدا کرده بودند. این ماشین‌ها اغلب با سرعت از بالای تپه پایین می‌آمدند، انگار که راننده‌ای مشغول راندن آنهاست، ولی وقتی وارسی می‌شدند، خبری از راننده نبود. مردم این ماشین‌ها شبح‌موبیل» نام دادند.

بر خلاف سایر اسرار عجیب و غریب سن آندریاس – مثل Piggsy و Bigfoot – شبح‌موبیل به سادگی یافت می‌شد. در واقع اگر به قدر کفایت در جنگل‌های سن آندریاس پرسه می‌زدید، احتمالا با آن روبرو می‌شدید.

پس از این مواجهه با شبح‌موبیل، من شروع کردم به دنبال اطلاعات ماشین‌های بازی گشتن. در حین این جستجوها بود که به پست‌های – حالا دیگر فراموش شده – دیگر طرفداران درباره همین شبح‌موبیل برخورد کردم. بعضی واقعیت را می‌گفتند؛ قصه‌هایی که بسیار شبیه تجربه هولناک من بود. دیگرانی هم بودند که ظاهرا داستان‌هایی سر هم می‌کردند. من خصوصا داستانی واقعی» را به یاد می‌آورم که یک بازی‌کننده به اشتراک گذاشته بود درباره اینکه چطور شبح‌موبیل بوق ن او را دنبال کرده است، و حین ویراژ دادن از لابلای درختان جنگل سعی کرده او را زیر بگیرد. بازی‌کننده دیگری هم تعریف کرده بود که چطور پس از مواجهه با شبح‌موبیل، و حین ترک محل با یک بشقاب پرنده روبرو شده است.

گرچه شاید این قضایا امروز احمقانه به نظر رسد، پانزده سال پیش خیلی محتمل‌تر جلوه می‌کرد. سن آندریاس بازی جدیدی بود و جهان آن بینهایت عظیم به نظر می‌رسید. یادم می‌آید که آن زمان وقتی این داستان‌ها را می‌خواندم، پیش خودم فکر می‌کردم که شاید بعضی از آنها واقعی باشد. در آن زمان بازی شبیه چیستانی بود که هنوز گشوده نشده بود.

من هم در آن زمان – مثل بسیاری دیگر از بازی‌کنندگان – ساعت‌ها وقت خود را صرف جستجو در جنگل‌ها و صحراهای سن آندریاس می‌کردم، در پی یافتن رازها و موجودات غریب آن. به وضوح به یاد دارم که چطور با استفاده از Jetpack خود، وجب به وجب جنگل‌های مه آلود بازی را می‌گشتم در پی پاگنده» گریزپا.

امروز که تمام فایل‌ها و خط به خط برنامه بازی را خورده‌ایم، می‌دانیم که هیچ شبح و موجود غریبی در کار نیست. ولی زمانیکه از پاسخ‌ها خبر نداشتیم، سن آندریاس حس یک جهان واقعی را منتقل می‌کرد؛ بازی عظیم بود و ما بی‌خبر. آن قدیم‌ها، واقعا فکر می‌کردیم که شاید بیگانگان و چیزهای غریب دیگر در حال پرسه زدن در جهان دیجیتال بازی هستند؛ و حضور قطعی و مرتب شبح‌موبیل، نوعی حس تایید را به دنبال آورد مبنی بر اینکه همه چیز در این بازی ممکن است.

بازی GTA San Andreas

با این حساب، اگر وجود شبح‌موبیل قطعی است – که هست – و اگر شبح‌موبیل»، شبح» نیست، پس چیست؟ آیا راک‌استار واقعا یک رویداد تشویش‌آمیز فراطبیعی را در شبیه‌ساز جرم خود بازسازی است؟ پاسخ منفی است، و شبح‌موبیل‌ها توضیح جالبی دارند که هر چه باشد، ترسناک نیست.

وسایل نقلیه زیادی در سن آندریاس وجود دارد، و بعضی از اتومبیل‌های بازی نمونه‌های مخصوص دارند. اتومبیل مدل Glendale یکی از همین موارد است. ماشینی قدیمی که ظاهرا ساخت دهه پنجاه باشد، و یک نمونه مخصوص به خود دارد. در فایل‌های بازی سن آندریاس، این نمونه ویژه Glenshit نامگذاری شده است، و نسخه درب و داغانی است از Glendale اصلی. این نسخه درب و داغان ممکن است که در چندین نقطه مختلف از نواحی روستایی جنوب نقشه ظاهر شود؛ و اگر این ظهور خود بخودی روی تپه‌ها یا سراشیبی جنگل‌ها رخ نماید، ماشین چنان در سرازیری می‌افتد که گویی راننده‌ای مشغول راندن آن به سمت دره است. البته که بازی راننده‌ای ظاهر نمی‌کند، بنابراین وقتی بازی‌کنندگان وضعیت ماشین را بررسی می‌کنند، با اتومبیلی خالی روبرو می‌شوند. واقعیت اینست که نه شبحی در کار است و نه حتی ماشین روشن بوده؛ پس هر ویدیو یا تصویری که ماشین را در حال رانندگی یا با چراغ‌های روشن نشان می‌دهد، قلابی است و به کمک مادها یا حقه‌های ویرایشی ساخته شده است.

این ماشین‌ها ممکن است بعضی مواقع وسط ماموریت‌های تعقیب و گریز ظاهر شوند، چراکه بازی در این ماموریت‌ها از لحاظ تکنیکی می‌تواند هر ماشینی را ظاهر کند، از جمله نسخه مضمحل Glendale را.

بازی GTA San Andreas

بنابراین، شبح‌موبیل‌ها در نهایت چیزی نیستند جز نقاط ظهور نامناسب برای یک ماشین درب و داغانِ قدیمی. شاید راک‌استار عمدا این نقاط را در نظر گرفته باشد تا توهم ماشین‌هایی بدون سرنشین را انجاد کند که به سمت پایین تپه‌ها می‌رانند. ولی احتمالا هدفش صرفا این بوده که بازی‌کنندگان ماشین‌هایی قدیمی و درب و داغان و رها شده را در این نقطه از نقشه پیدا کنند، و چون نقطه ظهور بعضی از آنها به بالای تپه نزدیک بوده است، به سراشیبی افتاده‌اند و نوجوانانی را که تا آخر شب جی‌تی‌ای بازی می‌کنند ترسانده‌اند.

مجموعه GTA اسرار زیادی دارد، و می‌توان یک ویکی کامل را پیدا کرد که به همین اسرار اختصاص داده شده؛ ولی بیشتر آنها قلابی و ساختگی‌اند. هر از چندی اما، بعضی از آنها واقعی از آب درمی‌آیند – مثل شبح‌موبیل. به هر حال، گرچه هیچ دلیل غریب و هولناکی برای وجود شبح‌موبیل وجود ندارد، این حکایت‌های به اثبات رسیده، باور اینکه شاید پاگنده در کوه Chiliad در حال پرسه زدن باشد را ساده‌تر می‌کند.

 

ادامه مطلب


آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها